همه ما با معنی و مفهوم تقلب آشنا هستیم گر چه تقلب میتواند به مصداقهای زیادی تعمیم داده شود اما منظور ما تقلب در امتحانات درسی است.شاید کمتر کسی باشد که تقلب نکرده باشد اما این گستردگی باعث آن نمی شود که زشتی آنرا از بین رفته بدانیم. بلکه تلاش ما باید این باشد که با این پدیده مبارزه کنیم.
تقلب رفتاری است غیرصادقانه، طی طریقی است به غیر از شیوه شرافتمندانه، و رسیدن به واقعیت و حقیقتی است غیر از طریق مشروع و نشان دادن خود با چهره ای وارونه و غیرصحیح. تقلب نوعی دزدی است، منتها دزدی در مال نیست، بلکه دزدی رتبت و مقام و موقعیت و از این قبیل است. بر اثر آن آدمی سعی دارد چیزی را از آن خود کند که شرعاً یا عرفاً از آن او نیست و در تملک آن موقعیت و مقام راه شرافتمندانه را طی نمی کند. تقلب در حقیقت کوتاهترین راهی است که آدمی برای طریق و رسیدن به مقصود خود انتخاب می کند و سعی دارد با میان بُر زدن به جایی برسد که دیگران در سایه کوشش ها و تلاش های مداوم بدان جا می رسند.
کودکان دیگر در سایه درس خواندن و رنج بردن به قبولی می رسند و او بدون کار و تلاش و زحمت. اساس موضوع این است که برخی از افراد در عین تنبلی و در عین احساس عقب ماندگی ظرفیت تحمل محرومیت را ندارند و می خواهند هرچه زودتر و سریعتر به درجه و موقعیتی برسند که دیگر افراد عادی از آن برخوردارند. اینان خود را دوست دارند و نمی خواهند گرد و غباری بر چهره شان از این بابت بنشیند. نمی خواهند سر و گردنی کوتاهتر از دیگران داشته باشند. اگرچه ظرفیت و تحمل روحی دیگران را ندارند.
برداشت ما این است که در سالهای اخیر در مدارس گرایش به تقلب به شدت افزایش یافته است و یکی از دلایل مهم آن هم تحت فشار قرار گرفتن مدارس برای افزایش درصد قبولی از مدیران بالا بوده است و به تبع آن به دانش آموزان نمرات بالاتر از حق خود داده شد و نظارت در سر جلسات امتحان با مسامحه کاری صورت گرفت و دانش آموزان هم برای درس نخواندن و تنبلی و گرفتن نمرات غیر واقعی عادت کردند و این واقعیت مخصوصا در مدارس ابتدایی و راهنمائی رخ داده است.
امروزه قبح تقلب در نظر ما کم رنگ شده است و این میتواند برای ما واقعاً هشدار دهنده باشد. چون فرزندان جامعه با تقلب کردن آسیب می بینند و تقلب میتواند این پیام را برای آنها داشته باشد که خطاهای دیگری را هم میتوان این چنین انجام داد و قوانین و مقررات دیگری را هم میتوان اینچنین زیر پا گذاشت. و ما هرگز نمیخواهیم چنین فرزندانی را تربیت کنیم. چون ما میخواهیم که فرزندان ما هم با اخلاق و هم تلاشگر و هم باسواد باشند
در یک تعبیر خشن شاید بتوانیم بگوئیم فردی که تقلب می کند مانند کسی است که دزدی میکند اما با شیوه ی دیگر. همانطور که در دزدی پنهان کاری، ترس و تجاوز به حقوق دیگران وجود دارد در تقلب هم وجود دارد.اما گفته میشود که تقلب میتواند چیزی شبیه دروغگوئی باشد.
به نظر میرسد که فرد سالم نباید تقلب کند گر چه نتواند به همه سئوالات امتحانی پاسخ دهد. چون او میداند تقلب از سنخ چه نوع اعمال و رفتاری است.
اگر دانش آموزی یک بار از طریق تقلب موفق شود نمره ی خوبی بگیرد دیگر نمی تواند با فکر خودش امتحان دهد ودر مقابل وسوسه ی نوشتن ازروی دست دیگران پایداری نکند.
بیشتر دانش آموزان در طول سالهای مدرسه حداقل یکی دوبار تقلب می کنند ودر بیشتر این موارد بدون ان که مطلب درسی را فهمیده باشند با نمره ی غیر واقعی به کلاس بالا راه می یابند و این موضوع مشکلات بسیاری را بوجود می اورد بیشتر والدین می خواهند فرزندان انها درک کنند که تقلب کردن کار درستی نیست حتی اگر بدون تقلب نمره ی بالا تری را نگیرند . در یک تعبیر خشن شاید بتوانیم بگوئیم فردی که تقلب می کند مانند کسی است که دزدی میکند اما با شیوه ی دیگر. همانطور که در دزدی پنهان کاری، ترس و تجاوز به حقوق دیگران وجود دارد در تقلب هم وجود دارد.اما گفته میشود که تقلب میتواند چیزی شبیه دروغگوئی باشد. به نظر میرسد که فرد سالم نباید تقلب کند گر چه نتواند به همه سئوالات امتحانی پاسخ دهد. چون او میداند تقلب از سنخ چه نوع اعمال و رفتاری است.
روانشناسان تقلب را یک بیماری روحی شخصیتی میدانند ومی گویند وقتی یک پیام روشن ودقیقی در مورد نادرستی تقلب به دانش اموزان نمی دهیم وبه اندازه ی کافی ان را اشکار نمی کنیم چگونه می توان انتظار داشته باشیم آنها در مدرسه تقلب نکنند.در همین راستا برخی مطالعات دلیل اصلی بروز تقلب را ناشی از دو عامل میدانند :1-فشار ها وانتظاراتی که بر دانش اموزان برای کسب موفقیت وارد میشود .2- برآورد دانش اموزان از احتمال گیرافتادن او در جریان تقلب .بنابر این معلم برای به حداقل رساندن تقلب می تواند اقدامات متعددی را انجام دهد. در این مقاله سعی بر ان است. علل گرایش دانش آموزان به تقلب و راهکارهای پیشنهادی برای آن را بررسی کنیم.
بیان اهداف :
همه ما با معنی و مفهوم تقلب آشنا هستیم گر چه تقلب میتواند به مصداقهای زیادی تعمیم داده شود اما منظور ما تقلب در امتحانات درسی است.شاید کمتر کسی باشد که تقلب نکرده باشد اما این گستردگی باعث آن نمی شود که زشتی آنرا از بین رفته بدانیم. بلکه تلاش ما باید این باشد که با این پدیده مبارزه کنیم.
این مقاله می کوشد علل گرایش دانش آموزان ابتدایی به تقلب و راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از تقلب را بررسی کند و متغیرهای که در آن وجود دارد عبارتند از: دانش آموزان، معلم ها، دوستان، والدین. که هر کدام از این متغیرها به نحوی با هم دیگر رابطه دارند ومی توان گفت که علل تقلب بعضی از دانش آموزان می تواند معلم ودوستان و والدین باشد.
مثلا: برخی از والدین به جای دانش فرزندشان صرفاً به نمرات وی تکیه کرده و چنانچه نمره ممتاز یا قابل قبولی نگیرد، مرتب او را با دیگر دانش آموزان مقایسه و سرزنش می کنند.
ویا دلیل دیگر معلمان ومدرسه است،به این دلیل که درصد قبولی کلاس و یا مدرسه بالا برود در سرجلسات امتحان با مسامحه کاری برخورد می کنند. و دانش آموزان هم برای درس نخواندن و تنبلی و گرفتن نمرات غیر واقعی عادت به تقلب کردند و این واقعیت مخصوصا در مدارس ابتدایی و راهنمائی رخ داده است.
و از اهداف دیگر این مقاله عبارتند از :
1-راهکار های پیشنهادی به معلمان و والدین برای جلو گیری از تقلب .
2- راهکار های پیشنهادی به خود دانش اموزان برای جلوگیری از تقلب .
3-توضیح انواع روش های تقلب درمدارس ورا ههای جلوگیری از ان.
4-بیان نتایج تقلب از نظر روانی .
5- و ....
طرح تحقيق :
همانطوريکه مي دانيم تقلب کردن يک موضوع بسیار مهمی است که در امر آموزش وجود دارد.علل تقلب دانش آموزان از موضوعاتي بود که در اين تحقيق مورد بررسي قرار گرفت . براي اينکه اين موضوع را بطور کامل مورد بررسي قرار دهم از طريق معلماني که در مدارس با چندين سال سابقه به تدريس مشغولند با طرح پرسشنامه ای به کمک معلم راهنما ی خود به تشريح موضوع پرداختيم .
براي اجراي اين مرحله به علت تنگی وقت به دانش اموزان مدرسه ی پانزده خردادپایه ی پنجم به تعداد 15نفر در منطقه ی خدابنده این پرسشنامه ها را دادم وخواستم که این پرسشنامه را هر کس به صورت فردی پر کند.
راههای جلوگیری از تقلب:
- اگر در مدارس نيز به جاى تاکيد پيش از حد بر دانستن خود پاسخ ، بردانستن اين که چطور به پاسخ برسيم تاکيد مى کرديم و به جاى اصرار بر حفظ و يادگيرى يک سرى حقايق نامربوط و غيرمفيد، بر فهميدن پا مى فشرديم ديگر با مشکلى به نام تقلب مواجه نبوديم.
- اگر به جاى تاکيد زياد بر کار فردى و مجزا از هم ، بر کار مشارکتى اصرار داشتيم مى توانستيم فرآيند زشتى مثل تقلب را به فرآيند زيبايى همکارى افراد با هم تبديل کنيم. (چون اين دو
فرآيند ماهيتا خيلى به هم نزديکند و براحتى به هم تبديل مى شوند(.
- تنها محلى که بر خلاف ديگر محيط هاى اجتماعى در آن بر کار فردى تاکيد مى شود و مراجعه به منابع براى استفاده از آنها در يافتن پاسخ در امتحان مستوجب تنبيه است ، سيستم مدارس ماست. به آزمونى فکر کنيد که در آن استفاده از کتاب و منابع و حتى برگه تقلب آزاد باشد.(البته يقينا طرح پرسشهايى که مستقيما عين جملات کتاب را از دانش آموز نخواهد و به گونه اى باشد که دانش آموز، با مراجعه به کتاب به عنوان منبع بتواند از اطلاعات موجود در آن براى حل مسائل داده شده استفاده کند، خيلى سخت است).
- وقتی دانشآموزان در حال تقلّب کردن گیر میافتند و موضوع به والدینشان گزارش دادهمیشود، حدود دوسوم والدین از فرزندان خود حمایت میکنند و بقیّه حتّی این موضوع را منکر میشوند یا آن را دستکم میگیرند و میگویند فرزندشان قصد تقلّب نداشتهاست.
- تأکید بر نکات مثبت شخصیّت دانشآموزان و دانشجویان، اعتماد کردن به تواناییهای آنان و برخورد منطقی در مقابل نقض قوانین کلاس از جمله تقلّب کردن، کمک زیادی به جلوگیری از تقلّب میکند. تعریف تقلّب برای ایشان باید با توجّه و دقّت بسیار انجام شود.
- خیلی از معلّمان پیشنهاد میکنند که دانشآموزان، امتحانات و مقالات خود را در قالب توصیفی بنویسند. در این صورت تقلّب کردن برای آنان بسیار سخت خواهدشد.
- به کسانی که تقلّب میکنند، بگویید این کار نوعی دروغگویی است!
ارتباط برقرار کردن میان تقلّب با دروغگویی پرده از این ترفند ذهنی برمیدارد؛ ترفندی که به آنان اجازه میدهد، فکر کنند تقلّب کردن کاری موجّه و پذیرفتهشدهاست. اگرچه این راهحل قطعی نیست، اما تصوّر اینکه تقلّب کردن نوعی دروغگویی است، وجدان متقلّب را در این زمینه تحت تأثیر قرار میهد. اینکه کسی را دروغگو خطاب کنیم تا حدّی خشن به نظر میرسد. برای اینکه افراد قبول کنند تقلّب کردن مانعی است در راه آموزش و یادگیری آنان، باید اوّل احساس کنند این کار خطاست.
- از افراد متقلّب بپرسید اگرهمهی مردم تقلّب کنند، دنیای امروز ما چه وضعی پیدا خواهد کرد؟ یا بپرسید، چه احساسی پیدا خواهیدکرد، اگر بدانید دکترتان در آزمایشات پزشکی شما تقلّب کردهاست؟
- هدف نهایی این است که بچّهها را متقاعد کنیم تقلّب نکنند و حتّی تقلّب کردن دوستانشان را نیز نادرست بدانند. " آنچه باعث غرور و موفّقیّت میشود، انجام اعمال درست است!"
انواع روش تقلب
نوشتن روی کف دست و ساعد، نوشتن روی دستمال کاغذی و ادای سرماخورده ها را درآوردن ، نوشتن روی میز، دیوار و...
برخي از نمونههای تقلبي كه دانشآموز در جلسه امتحان به كار ميبرد به شرح زير ميباشد:
1- ديدن: در اين مورد دانشآموز سعي ميكند تا از محتويات ورقه ديگران استفاده كند كه رايجترين نمونه تقلب ميباشد. راهحلهاي پيشنهادي: زياد كردن فاصله صندليها، استفاده از چند نمونه برگه سئوال، در نظر گرفتن جاي معيني زير هر سئوال براي نوشتن جواب، تعيين زمان مناسب براي هر آزمون و ندادن وقت اضافي.
2- گفتار راهحلهاي پيشنهادي: استفاده از سوالات تشريحي از نظر نوشتاري و تكثير سوالات كاملا واضح باشند، پس از پايان مرحله توزيع هيچگونه توضيحي توسط هيچكس ارائه نگردد.
3- انتقال يادداشت: از طريق پرتاب برگه و دست به دست كردن مستقيم.راهحلهاي پيشنهادي: استفاده از تعداد مراقبين بيشتر، قرار گرفتن مراقبين در محلهاي مناسب.
4- تعويض برگه: نوشتن برگه توسط يك دانشآموز براي دانشآموز ديگرراهحلهاي پيشنهادي: قرار دادن شماره صندلي براي هر دانشآموز و موظف كردن آنها به نوشتن شماره صندلي بر روي برگه سوال و پاسخنامه يا چركنويس و دقت مراقبين به همخواني شماره صندلي هر داوطلب با شماره درجشده در ورقه امتحان او.
5- نوشتن در كف دست يا قسمتهاي ديگر بدن يا لباس.راهحلهاي پيشنهادي: بهتر است دانشآموزان قبل از ورود به جلسه از اين لحاظ بررسي گردند.
6- همراه داشتن يادداشت:براي حل اين مشكل بهتر است دانشآموزان را از همراه داشتن وسايلي مثل جاكليدي، فندك و... منع كنيم.
7- نوشتن بر روي دسته صندلي يا ديوار يا پشت صندلي جلويي.راهحلهاي پيشنهادي: دقت مراقبين قبل از شروع جلسه و جلوگيري از راهرفتن دانشآموزان بعد از ورود به جلسه.
نتایج تقلب از نظر روانی
1- بروز احساس ترس. فرد متقلّب از آبرو و از احتمال لو رفتن خود می ترسد و چون می ترسد احساس امنیت او به خطر میافتد. و تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی قرار میگیرد. و به دین صورت به خودش آسیب میزند.
2- بروز احساس حقارت. تقلب به طور ضمنی در انسان احساس حقارت بوجود می آورد زیرا تا انسان احساس کمبود و نیاز عاجزانه نداشته باشد دست به تقلب نمی زند. اما این احساس حقارت، با احساس ناتوانی در پاسخ دادن به سئوالات تشدید میشود. و ضربه بیشتر به انسان میزند.
3- بروز رفتار پنهان کاری. که فرد میخواهد چیزی را پنهان کند آنهم امری را که خود به خلاف آن واقف است و این یعنی، فرد دانسته خطا می کند و زمینه های خطای را دیگری را هم بر روی خود میگشاید.
علاوه بر نتایج فوق تقلّب نتایج فرهنگی و اجتماعی وخیمی را به دنبال خواهد داشت که در جای خود قابل بررسی است.
بـحـث:
تقلب در بین دانشآموزان به مشکلات آنان بستگی دارد. بعضی از دانش آموزان هستند که به خاطر مشکلات خانوادگی و یا دعوای پدر و مادر نتوانسته خوب درس خود را بخواند و چون دوست ندارد نمره تک بگیرد رو به تقلب میبرد و یا در بعضی خانوادهها به دلیل خراببودن وضعیت مالی دانش آموز مجبور است که سرکار برود تا آبروی خانواده خود را حفظ کند و از درس خواندن باز میماند و مجبور است تقلب کند و دیگر اینکه دانشآموز عادت به این کار کرده است. ویا دلیل دیگری که وجود دارد به نظر مسامحه کاری معلمان ناظر بر سر جلسه ی امتحان است .
درسها سخت است!
چون درسها بسیار سخت است و تقلب در پیش روی معلم بسیار آسان! دانشآموز میبیند نمیتواند یاد بگیرد مجبور به تقلب میشود که راه بسیار آسانی برای گرفتن نمره است.
اضطراب و دلهره:
به نظر من کسانی دست به کارهایی مانند تقلب میزنند که یا درس خود را بهخوبی نخواندهاند و یا اضطراب و دلهره زیادی دارند که اگر نمره بالایی نگیرند، از طرف خانواده و فامیل سرزنش شوند. برای همین، این کار خیلی بد را که شاید آخر آن خیلی خوشایند هم نباشد، در پیش میگیرند.
علت اصلی اینکار عدم مطالعه است. علتهای دیگری هم دارد مثل: کسانی که تقلب میکنند در نزد بعضی دانشآموزان شجاع به نظر میرسند. دوم اینکه این کار در بین بعضی دانشآموزان عادت شده است و با وجود اینکه مطلب را بلد هستند بازهم تقلب میکنند! همچنین مهارت زیاد دانشآموزان در اینکار و کمتوجهی معلمها، تقلب در بین بچهها زیاد شده است.
چرا تقلب؟
کالاهان ، نويسنده کتاب فرهنگ تقلب - که سالها روى اين مساله تحقيق کرده - معتقد است براى اين که بچه ها مجبور به تقلب نشوند بايد به آنها فشار کمترى براى رسيدن به موفقيت تحصيلى وارد کرد.پدر و مادرها انتظار دارند فرزندانشان بهترين نمره ها را کسب کنند. گوشه نمره ۲۰ آنها هم نبايد ساييده شود. طبيعى است بچه ها هم مى خواهند به سطح انتظار والدين شان برسند و رضايت آنها را جلب کنند. مدرسه نيز به بچه ها فشار مى آورد که نمره بهترى بگيرند و آنها را براساس همين نمرات درجه بندى مى کنند. خوب ، وقتى دانش آموزان فکر کنند نمى توانند از پس امتحان برآيند، تحت فشار والدين ، مدرسه و حتى همسالان خود به تقلب روى مى آورند. بعضى ديگر هم تحت تاثير همه اين کار را مى کنند، مجبور به تقلب مى شوند.در واقع بعضى افراد تقلب مى کنند چون نمى خواهند تنها کسى باشند که اين کار را نمى کند. وقتى همه تقلب کنند، لابد تقلب نکردن احمقانه است.اگر کسى در حال تقلب کردن گرفتار شود که وضعيتش معلوم است ، اما اگر جان سالم به در ببرد مى تواند نمره خوب بگيرد، ولى اولا در ناخودآگاه خود، اين احساس را خواهد داشت که لياقت نمره اى را که گرفته ندارد و نمى تواند به خود بقبولاند چيزى است که در واقع نيست.تازه مشکل اصلى وقتى خودش را نشان مى دهد که فرد نياز پيدا مى کند چيزى را که آموخته است در جايى به کار ببرد.
پیشنهادات:
همانطور که در مقاله غلل وراهکار های تقلب بیان شد میتوان گفت که ریشه ی ان در جامعه و خود آموزش نهفته است وبه گونه ای این معضل در آموزش ما نهادینه شده است ،که عدم توجه به آن تهدیدی برای آموزش فراگیران ودر کل برای جامعه است شاید تقلب عاملی ساده وفراگیر به نظر بیاید اما اگر با دید منطقی ان را بررسی کنیم می فهمیم که علاوه بر ترویج ودروغگویی تمام ابعاد وجودی محصلان وزندگی انها را تحت تاثیر قرار میدهد از جمله پیشنهاد های که در این راستا میتوان در نظر گرفت به شرح ذیل است:
1)تغیر دیدگاه های خود آموزش دهندگان از تقلب است میدانیم که خود معلمان به عنوان یک الگوی برای دانش آموزان هستند و هر گونه حرکات واعمال وسهل انگاری در رفتار خود از طرف معلمان برای دانش اموزان قابل قبول است و عدم توجه به تقلب دانش اموزان و تشویق به این عمل از سوی معلم یک معضل بزرگی است که موجب تحریک فراگیر ودر نتیجه او را از سعی وتلاش باز می داردباید خود مسئولان در ابتدای امتحان به دانش اموزان گوشزد کنند که مطمئنا در همان ابتدا دانش اموزان از این عمل زشت باز داشته شوند تا اخر زندگی و طی تحصیل لاتشان زشتی این عمل از ذهن او خاج نمی شود .
2)اصلاح وترویج فرهنگ درست از طرف تولید کنندگان فرهنگ مثل صدا وسیما که امروزه نمی توان نقش ان را در فرهنگسازی نادیده گرفت متاسفانه این نهاد ها خودشان دروغگویی وتشویق به تقلب را در ذهن بینندگان زنده می کنند،طوری که در جامعه به عنوان یک عامل عادی در ذهن مردم جریان می یابد که نه در حوزه ی اموزش بلکه در ارتباطات روز مره مردم عینا مشاهده می شودبنابراین باید مسئولان به این امر توجه داشته با شندکه واقعا این امر دانش اموزان را تنبل به بار می اورد به طوری که انها پشتکار در خواندن دروس نشان نمی دهند و به جای حفظ کردن و اماده شدن برای امتحان اقدام به تقلب می کنند ودر نتیجه انگیزه برای یاد گرفتن ومطالعه ندارند.
آیا کودکان به تقلب علاقه مندند؟
يكي از مسائل مهم مورد بحث و مورد ابتلاي مدارس و خانوادهها، مسأله تقلب كردن كودكان است. تقلب موضوعي است كه در آن كودك شديداً تحت فشار اطرافيان، قرار ميگيرد. زماني هم ممكن است موانع و برخوردها با كودك بهگونهاي باشند كه طفل از اين صدمات و فشارها آسيبديده و يا سر از انحراف و لغزش درآورد.
تقلب چيست؟ تقلب رفتاري است غيرصادقانه، طي طريقي است به غير از شيوه شرافتمندانه، و رسيدن به واقعيت و حقيقتي است غير از طريق مشروع و نشان دادن خود با چهرهاي وارونه و غيرصحيح. تقلب نوعي دزدي است، منتها دزدي در مال نيست، بلكه دزدي رتبت و مقام و موقعيت و از اين قبيل است. بر اثر آن آدمي سعي دارد چيزي را از آن خود كند كه شرعاً يا عرفاً از آن او نيست و در تملك آن موقعيت و مقام راه شرافتمندانه را طي نميكند. تقلب در حقيقت كوتاهترين راهي است كه آدمي براي طريق و رسيدن به مقصود خود انتخاب ميكند و سعي دارد با ميانبُر زدن به جايي برسد كه ديگران در سايه كوششها و تلاشهاي مداوم بدانجا ميرسند.
كودكان ديگر در سايه درس خواندن و رنج بردن به قبولي ميرسند و او بدون كار و تلاش و زحمت. اساس موضوع اين است كه برخي از افراد در عين تنبلي و در عين احساس عقبماندگي ظرفيت تحمل محروميت را ندارند و ميخواهند هرچه زودتر و سريعتر به درجه و موقعيتي برسند كه ديگر افراد عادي از آن برخوردارند. اينان خود را دوست دارند و نميخواهند گرد و غباري بر چهرهشان از اين بابت بنشيند. نميخواهند سر و گردني كوتاهتر از ديگران داشته باشند. اگرچه ظرفيت و تحمل روحي ديگران را ندارند.
علل و عوامل تقلب در کودکان :
دلايل متعددی برای تقلب در کودکان وجود دارد کودکان کوچکتر دوست دارند برنده باشند و مهم نيست که چگونه حتی يک بچه پنج ساله نياز به درستکار بودن را حس می کند و در عمق وجودش دوست دارد چيزی را که می خواهد، بدون تقلب به دست آورد. بعضی از کودکان که قبول شکست برايشان سخت است و به طور حق به جانبی کودکان ديگر را از اينکه در آن بازی ضعيف هستند، محکوم می کنند. يکی از علل عمده تقلب در کودکان انتظارات بيش از حد والدين از فرزندانشان است. بچه ها وقتی در مقابل انتظارات بی مورد پدر و مادر قرار می گيرند، گاهی مجبور می شوند تمايلات و احتياجات خود را در مقابل آنچه والدين می خواهند فدا کنند و تسليم نظريات والدين شوند. انتظارات بيجای پدر و مادر سبب شکست بچه ها در انجام کارهای معينی می شود. پدر و مادر انتظار دارند که کودک در درس رياضی يا علوم نمره عالی به دست آورد ولی او نمی تواند نمره عالی در اين درس ها کسب کند، در نتيجه دچار شکست می شود و از ترس اينکه والدين او را با بچه های ديگر مقايسه کنند و نسبت به او بی مهری نشان دهند، ممکن است به تقلب مبادرت ورزد.
يکی ديگر از علت های تقلب در کودکان کثرت سرگرمی های آنهاست. برخی از کودکان به علت خوبی وضع زندگی و رفاه نسبی از وسايل و اسباب بازی بسياری برخوردارند. وضع تفريحات، گردش ها و مسافرت های والدين آنها فوق العاده است. دائما" اشتغال به بازی و تفريح دارند و همه اوقاتشان به اين امور می گذرد و ديگر وقت و فرصتی برای کار و تلاش و درس باقی نمی ماند. بدين نظر در هنگام امتحان برای آنها امکان موفقيت و احساس کفايت نيست و يکی از راههای مقابله با آن تقلب است و چنين کودکی خود را ناگزير از آن می بيند.
ناآگاهی کودکان نسبت به عمل تقلب يکی ديگر از علل تقلب است و اين واقعيت مسلمی است که در رابطه با کودکان خردسال می توانيم ذکر کنيم.
برخی از کودکان تن به تقلب می دهند و واقعيت اين است که آنها متقلب نيستند. در عالم باصفای خود اگر چيزی را نمی دانند از ديگری کمک می گيرند و حتی در جلسه امتحان بدون اينکه ترس و وحشتی به خود راه دهند، به صورت طبيعی به دست ديگری نگاه می کنند. شما اين حالت را در کودکان کلاس اول و در آنها که بسيار خردسال اند نيکو ملاحظه می کنيد، و طبيعی است که با تذکری آنها را بايد به وضع کار و برنامه آگاه کرد.
تنبلی و تن پروری کودکان هم می تواند يکی از علل روی آوردن آنها به تقلب باشد. کودکانی که در طول سال تحصيلی درس نخوانده و راه تن پروری در پيش گرفته اند، در حين امتحان دچار مخمصه و دشواری عظيم خواهند شد و برای نجات خود از وضع و موقعيتی که در آن می کوشند تن به تقلب دهند. عده اين گونه دانش آموزان در بين افراد متقلب اندک نيست.
اغلب متقلبان کسانی هستند که آمادگی و شرايط لازم را برای کسب موقعيت مورد نظر به دست نياورده اند. از ديگر عواملی که می تواند باعث روی آوردن کودک به تقلب شود، می توان به اين موارد اشاره کرد:
روش تدريس نامناسب معلم و سخت گيری وی در نمره دادن، انتقام گرفتن از معلم مستبد و خشن، دشواری سئوالات امتحانی، هرج و مرج در کلاس و مدرسه، ترس از مردودی، اشتغال کودک به کار، مسئوليت نشناسی و حادثه جويی کودک، عقب ماندگی ذهنی و درسی کودک، تفوق طلبی، حفظ آبرو و وسوسه شدن کودک.
نتيجه اينکه، معلمی که مطالب درسی و يادگيری را متناسب با توانايی ها و رغبت های گوناگون تنظيم می کند، بی شک از تعداد و فراوانی تقلب در کلاس خويش به طرز چشمگيری می کاهد. بسياری از مواقع کودکان نمی دانند درسی که می خوانند چگونه می تواند برای آنان مفيد باشد. بنابراين کوتاهترين راه را برای گرفتن نمره قبولی طی می کنند. در کلاسهايی که خسته کننده و يا پرتنش است يا تاکيد فرياد روی فراگيری مواد درسی گذاشته می شود که ارزش آن درس ها در ذهن دانش آموز مورد ترديد است، طبيعی است که بايد انتظار تقلب بيشتری را در بين اين کودکان داشت. انتظار بيش از حد والدين از دانش آموزان نه تنها نتيجه مثبتی نخواهد داشت بلکه صدمات روحی و روانی جبران ناپذيری بر آنها وارد خواهد کرد. اگر برای والدين تنها نمره 20 مورد قبول باشد و نه کمتر، آنها ممکن است برای برآوردن تقاضای والدين خود، دست به عمل خطای تقلب بزنند و يا با مشکلات متعدد ديگری مواجه شوند و سلامت جسمی و روانی آنها به خطر افتد.
نتایج تقلب از نظر روانی
1- بروز احساس ترس. فرد متقلّب از آبرو و از احتمال لو رفتن خود می ترسد و چون می ترسد احساس امنیت او به خطر میافتد. و تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی قرار میگیرد. و به دین صورت به خودش آسیب میزند.
2- بروز احساس حقارت. تقلب به طور ضمنی در انسان احساس حقارت بوجود می آورد زیرا تا انسان احساس کمبود و نیاز عاجزانه نداشته باشد دست به تقلب نمی زند. اما این احساس حقارت، با احساس ناتوانی در پاسخ دادن به سئوالات تشدید میشود. و ضربه بیشتر به انسان میزند.
3- بروز رفتار پنهان کاری. که فرد میخواهد چیزی را پنهان کند آنهم امری را که خود به خلاف آن واقف است و این یعنی، فرد دانسته خطا می کند و زمینه های خطای را دیگری را هم بر روی خود میگشاید.
علاوه بر نتایج فوق تقلّب نتایج فرهنگی و اجتماعی وخیمی را به دنبال خواهد داشت که در جای خود قابل بررسی است.
علل تقلب:
1- ضعف درسی دانش آموزان نسبت به محتوا.
2- احساس عدم امنیت نسبت به نمره هایی که دریافت می کند از طرف والدین.
3- بی اعتمادی به خود و دانسته هایش.
4- نیاز به جلب توجه و خود نمایی ویا قدرت نمایی.
5- نادرست و متقلب بودن اعضاء خانواده که زمینه تقلب در بچه را فراهم نموده است.
6- عدم آگاهی از دلایل برگزاری امتحان و انجام تکالیف در هدف آموزشی.
همه کسانی که بهگونهای با درس و مدرسه در ارتباطند، جمله «لطفاً نگاهتون به ورقة خودتون باشه» را شنیدهاند. این جمله را همه معلمان موقع امتحان گرفتن مطرح میکنند. راستش را بخواهید، این جمله معنای محترمانه «هرگز تقلب نکنید» است.
تقلب چیست؟ تقلب، دغلی یا دغلکاری و به معنای در کاری به نفع خود و به ضرر دیگری تصرف کردن است و در مواردی چون: امتحان، بازی، خرید و فروش، ... به کار گرفته میشود. اما درباره تقلب در امتحان، سؤالات متعددی مطرح است که در این بخش به تعدادی از آنها خواهیم پرداخت.
عوامل پدیدآوردنده تقلب
1. فراهم بودن شرایط تقلب
وقتی دانشآموز به هر دلیل به دنبال کسب نمره دلخواه است، اگر نتواند آنرا از راه صحیح به دست آورد و شرایطی مانند سختگیر نبودن مراقب جلسه امتحان، فراهم باشد احتمال اقدام به تقلب زیاد است.
2. توقعات نادرست وخارج از ظرفیت دانشآموز از سوی اولیا و مربیان.
3. سهلانگاری در انجام تکالیف و مطالعه کم و بیدقت در ایام آموزش و در نتیجه، عدم آمادگی برای امتحان.
4. مشغولبودن دانشآموز به کارهای غیردرسی و فرعی (بازی، تلویزیون، کامپیوتر و ...) به گونهای که دقت مطالعه برای وی باقی نمیماند.
5. نپذیرفتن شکست در امتحان به دلیل ترس از والدین یا به دلیل حفظ آبرو و موقعیت خویش در خانواده و همکلاسیها.
6. عقبماندگی درسی و یادنگرفتن مواد آموزشی.
7. دستکمگرفتن امتحان و عادت به تقلب
8. احساس برتریطلبی و شجاعت به دلیل انجام تقلب
9. وجود عوامل روانی مانند: راحتطلبی، اضطراب، اعتماد به نفس پایین و کمبودن هوش و حافظه.
10. فقدان روش تربیتی صحیح در خانواده به همراه هرج و مرج در آن.
نشانههای دانشآموزانی که در پی تقلب هستند
معمولاً دانشآموزانی که ویژگیهای زیر را دارند، بیشتر در پی تقلب هستند:
1. رفتارهای غیرصادقانه و دروغین دارند.
2. از راههای نادرست برای رسیدن به اهداف خویش استفاده میکنند.
3. به حقوق دیگران کمتر احترام میگذارند.
4. مسئولیتپذیر نمیباشند.
5. درشتگو میباشند و میل شدید به برتری نسبت به دیگران دارند.
راههای کاهش تقلب
برای کاهش تقلب بایستی به چند محور اصلی توجه داشت:
1. باید علت اساسی تقلب را شناخت و درصدد برطرف کردن آن بود. به عبارت دیگر، وقتی که تقلب دانشآموز مشخص شد، بایستی کوشید و مشخص کرد که چرا از بین راههای مختلف، تقلب را انتخاب کرده است؟! آیا به اندازه کافی درس نخوانده است؟ آیا عادت به تقلب دارد؟ آیا به امید کسب نمرة بالاتر بوده است؟ و ... در هرکدام از موارد، میتوان راهکار ویژه آنرا ارائه داد. مثلاً اگر علت تقلب، کسب نمرة بالاتر بوده است، بایستی دانشآموز را توجیه نمود که خوب درسخواندن بسیار مهمتر از کسب نمرة بیشتر است و فایدههای زیادتری هم در پی خواهد داشت.
2. از بین بردن زمینههای تسهیل تقلب
به دانشآموزان توضیح داده شود که تقلب، انتخاب صحیحی نیست و راههای دیگر وجود دارند که با آن میتوانند نتایج بهتر و ماندگارتری را بهدست آوردند. بایستی درستکاری مورد تشویق قرار گیرد و اهمیت تلاش درستکارانه و صادقانه در ذهن دانشآموز نقش بندد. اگر مشکلی در زمینه یادگیری و مهارتهای دیگر وجود دارد؛ بایستی بیشتر به آنتوجه کرد و این مهارتها را آموزش داد و آنها را برای روز امتحان آماده ساخت و در نهایت، امتحان در عین وجود جو اعتماد و راحتی بایستی کنترل شده باشد که کسی سوءاستفاده نکند.
3. خانواده و مدرسه، انگیزة تقلب را در دانشآموزان ایجاد نکنند.
گاهی شرایط در خانه و مدرسه به گونهای است که به طور غیرمستقیم دانشآموز را متمایل به تقلب میکند. محیط آکنده از رقابت برای گرفتن نمره بالا و تأکید زیاد بر برد و باخت، احتمال تقلب را زیاد میکند. ترس از آوردن نمره پایین و چشم و همچشمی و توقعات غیرواقعبینانه از دانشآموز نیز انگیزه تقلب را ایجاد مینماید. بنابراین با استفاده از شیوههایی که احساس حقارت دانشآموز را کاهش داده، اعتماد به نفس وی را افزایش میدهد و با توقعات واقعبینانه از دانشآموز، میتوان انگیزه تقلب را کاهش داد.
بررسی تقلب از نگاه دانشآموزان
دانشآموزان پاسخ میدهند: چرا تقلب؟!
تقلب بنویسید اما تقلب نکنید.
ترس از حقارت و سرزنش
به دلیل ترس از گرفتن نمره کم در درس و تحقیر شدن پیش دانشآموزان و خانواده
از نظر من علت فراگیر شدن این شیوه بیتوجهی بعضی از مراقبان امتحان و سوءاستفاده دانشآموزان از مکانهای مختلف که دور از دید مراقبان است میباشد.
جوگیر میشویم!
1. از روی غرور و خودخواهی
2. برای بالا رفتن سطح نمره امتحان
3. جوّ کلاس؛ بچههایی که تقلب میکنند او را هم جو فرامیگیرد.
4. در بعضی مواقع که دانشآموزی درس نخوانده، تقلب میکند.
5. یک نوع بیماری روانی و عادت برای بعضی دانشآموزان شده است.
نمیدونی چه لذتی دارد!
واقعاً چه صفایی داره تقلب. آخر حال و هوله!
قبل از امتحان هیچ نگاهی به جزوه و کتاب نیندازی و بیایی بهترین نمره رو بگیری! یعنی آخرشه؛ خیلی حال میده.
و اما چرا بروبچ به تقلب پناه آوردند؟
بیتوجهی اساتید به تقلب و بیخیالی بعضی از آنها، حتی در مواقعی که تقلب کردن دانشآموزان را میبینند اما هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
اضطراب و دلهره
به نظر من کسانی دست به کارهایی مانند تقلب میزنند که یا درس خود را بهخوبی نخواندهاند و یا اضطراب و دلهره زیادی دارند که اگر نمره بالایی نگیرند، از طرف خانواده و فامیل سرزنش شوند. برای همین، این کار خیلی بد را که شاید آخر آن خیلی خوشایند هم نباشد، در پیش میگیرند.
درسها سخت است!
چون درسها بسیار سخت است و تقلب در پیش روی معلم بسیار آسان!
دانشآموز میبیند نمیتواند یاد بگیرد مجبور به تقلب میشود که راه بسیار آسانی برای گرفتن نمره است.
یعنی ما شجاعیم!
علت اصلی اینکار عدم مطالعه است.
علتهای دیگری هم دارد مثل:
کسانی که تقلب میکنند در نزد بعضی دانشآموزان شجاع به نظر میرسند.
دوم اینکه این کار در بین بعضی دانشآموزان عادت شده است و با وجود اینکه مطلب را بلد هستند بازهم تقلب میکنند!
همچنین مهارت زیاد دانشآموزان در اینکار و کمتوجهی معلمها، تقلب در بین بچهها زیاد شده است.
مشکلات خانوادگی
زیرا معلمان امروزی زیاد سختگیری نمیکنند و دانشآموزان زمینه را برای تقلب فراهم مییابند و دیگر اینکه امروزه بسیاری از دانشآموزان، مشکلات مالی و یا دیگر مشکلات تحصیلی دارند و وقت کافی برای درسخواندن ندارند و در امتحانات تقلب میکنند.
دیگر اینکه درک مطلب درسی و یا کتابی برای آنها مشکل است و نمیتوانند آنها را بهخوبی به ذهن خود بسپارند؛ به همینخاطر به فکر تقلب میافتند.
تقلب بنویسیم اما تقلب نکنیم
مسلماً واژة تقلب در میان دانش آموزان، دبیران و ... واژهای ننگین محسوب شده و همة نسبت به آن دید منفی دارند.
اما به نظر من تقلب روشی برای فهم بهتر مطالب محسوب میشود. لذا دانش آموزان با حداقل یکبار نوشتن تقلب میتوانند مطالبی که بعضاً مهم هستند، در ذهن خود یادآوری کنند.
تقلب میتواند بهنوعی کمک برای گرفتن نمره بالا باشد؛ از سوی دیگر میتواند ناجی برخی مطالب از یاد رفته ذهن ما باشد.
بنده اگر روزی بخواهم تقلب کنم بیشتر برای فهم مطالب است و وجدانم اجازه تقلب در امتحان را نمیدهد!
درس را نمیفهمیم ، به دو دلیل:
الف) عدم درک دانش آموز: دانشآموز باید بداند که امتحان صرفاً برای نمره گرفتن نیست بلکه باید مطلبی را فرا بگیرد.
ب) عدم توجه دبیران و سختگیری بیش از اندازه آنان: اگر دبیری، دانشآموزی را در هنگام تقلب دید، باید بدون تذکر، او را با یک اردنگی از کلاس بیرون کرده، نمره آن درس را صفر دهد!
یک نوع آبروداری است!
تقلب در بین دانشآموزان به مشکلات آنان بستگی دارد. بعضی از دانش آموزان هستند که به خاطر مشکلات خانوادگی و یا دعوای پدر و مادر نتوانسته خوب درس خود را بخواند و چون دوست ندارد نمره تک بگیرد رو به تقلب میبرد و یا در بعضی خانوادهها به دلیل خراببودن وضعیت مالی دانش آموز مجبور است که سرکار برود تا آبروی خانواده خود را حفظ کند و از درس خواندن باز میماند و مجبور است تقلب کند و دیگر اینکه دانشآموز عادت به این کار کرده است و به امید اینکه روز امتحان تقلب میکند و نمره قبولی میگیرد، درس خود را نمیخواند و این هر سه باعث شرمندگی جامعه و حتی خود دانش آموزان است و بر حیثیت جامعه هم لکه وارد میکند.
ملاک، فقط نمره است
علاقه کمتر به مطالعه، افزایش نمره به عنوان ملاک برتری و نه سطح فهم، عدم تأمل بر دروس با توجه به مدت کم آموزش نهچندان درست درسها، عدم مانع در برابر این اقدام، عدم توجه دانشآموز به اینکه فهمیدن مهمتر از نمره است، کمبود مطالعه درسی و غیردرسی و ...
چون ملاک مدرسه برای قبولی و مدرکدادن به دانشآموزان فقط نمره است به خاطر همین، هرکس تلاش میکند که نمره قبولی بگیرد به هر شیوه که شده. اگر ملاک قبولی عوض شود دیگر کسی تقلب نمیکند و برای یادگیری امتحان میدهند.
همه تقلب میکنند!
البته هرکسی نظر خودش را دارد، اما من که قدیمها تقلب میکردم و کسانی را دیدهام که تقلب میکنند فکر میکنم به دو علت بوده است.
یکی آنکه نمرههایشان بالا رود، تا وقتی کارنامه خود را نشان میدهند کسی دعوایشان نکند!
مورد دوم که مهمتر است اینکه در وقت امتحان وقتی میبینند دیگران دارند تقلب میکنند و میبینند که دارد حقشان ضایع میشود برای اینکه حق خود را بگیرند چه از راه تقلب و چه از راه دیگر، با وسوسههای شیطانی این عمل را انجام میدهند و وقتی از آنها میپرسیم: چرا تقلب کردی؟ میگویند: همه تقلب کردهاند! به همین علت است که تقلب بسیار رایج شده است.
برای از بین بردن تقلب دو کار باید انجام داد:
یکی اینکه باید به آنها گفت که تقلب یک گناه است و دیگر آنکه با تقلب فقط به خود ضربه میزنند. اگر این موضوع را درک کنند دیگر تقلب نمیکنند.
تنبلی، رهایی از زحمت درس خواندن
به نظر من دانش آموزان در اثر تنبلی و نخواندن درس این شیوه را رواج دادهاند و فکر کمآوردن نمره آنها را وادار به تقلب میکند. شاید هم دلیل دیگرش برای لذت اینکار باشد، البته بیشتر دانشآموزان متقلب برای رهایی از زحمت درسخواندن خود را متکی بر تقلب میکنند.
ترک عادت موجب مرض است
زیرا اکثر دانشآموزان بیتوجه به درس هستند و تقلب را یک راه حل میدانند که میتوان از طریق آن یک نمره خوب بگیرند. تقلب، دلایل مختلف دارد. گاهی در اثر بیتوجهی معلم است یا وسوسه شدن دانشآموز. در بعضی از دانشآموزان تقلب به خاطر تکرار به یک عادت تبدیل شده است و ترک عادت موجب مرض است.
تقلب در صورتی انجام میشود که انسان اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و وقتی که انسان، اعتماد به نفس خود را از دست بدهد نمیتواند درس بخواند. بعضی دیگر بر اثر ترس از پدر و معلم تقلب میکنند که باعث میشود دانشآموز تبدیل شود به انسانی که بدون تقلب نمیتواند به درس خود ادامه دهد. در این میان بعضی از دوستان هستند که دیگران را به خاطر ترسو بودن یا اینکه جرأت تقلب ندارد، وسوسه میکنند تا تقلب کند! به نظر من اگر انسان به خود بگوید که من میتوانم تقلب کنم ولی نمیکنم، بهتر است و اینگونه دوستان به درد دوستی نمیخورند؛ چرا که امام صادق فرمودن: نداشتن دوست بهتر از داشتن دوست ناباب است.
تقويت خود کنترلي در دانش آموزان؛سدي در برابر تقلب
امتحان همواره موجب استرس و اضطراب دانش آموزان مي شود و با وجود اين که بعضي از آن ها مطالعه مي کنند و آمادگي لازم را براي شرکت در امتحان به دست مي آورند اما باز هم چشم اميد خود را به يک رفتار نادرست مثل تقلب مي دوزند و مشکلات مختلفي را براي خود و آموزش و پرورش به وجود مي آورند.
از اين رو دستگاه آموزش و پرورش و مسئولان اجرايي مدارس با توجه به پيامدهاي منفي تقلب دانش آموزان بايد راهکارهايي براي جلوگيري از اين امر ارائه دهند تا دانش آموزان، افرادي با اعتماد به نفس، خودکفا، تلاشگر و کوشا پرورش يابند.
يک دانش آموز مي گويد: با آن که هرگز جرأت تقلب کردن ندارم اما هميشه هنگام برگزاري امتحان دلهره فراموش کردن مطالب مهم تمام وجودم را فرا مي گيرد از اين رو ناچار مي شوم مطالب مورد نظر را روي برگه
نظرات شما عزیزان: